marszczyć brwi عبوس کردن، تاریکی، چهره در هم کشیدن، گریم، چهره درهم، نرم ادامه... عَبوس کَردَن، تاریکی، چِهرِه دَر هَم کِشیدَن، گِریم، چِهرِه دَرهَم، نَرم دیکشنری لهستانی به فارسی